کدام هدف را باید انتخاب کنیم
کدام هدف را باید انتخاب کنیم ؟
ما روزانه و تقریبا در تمام عمرمان در حال هدفگذاری و تعیین اهداف هستیم
و از میان انبوهی از اهداف مان ، بعضی را انتخاب و برای رسیدن به انها تلاش می کنیم.
و برخی هم هرگز انتخاب نمی شوند.
اهداف مان به دلایل مختلفی و گاها بصورت ناخودگاه اولویت بندی می کنیم.
و این اولویت ها برخی تحت تاثیر شرایط زمان و مکانی و برخی بدلایلی دیگر تعیین میکنیم.
مثلا حضور در محل کار راس ساعت 8 صبح یک هدف است.
و برای رسیدن به این هدف زمان تعیین کننده بود.
و پس از برگشتن از محل کار خریدن نان ممکن یک هدف باشد چون برای شام نیاز به نان دارید.
همانند مثال هایی که گفتم در شبانه روز صدها هدف تعیین می شوند.
و اگر اولویت بندی و زمانبندی درستی داشته باشیم به موقع همه آنها انجام می شوند.
حالا یک قدم جلوتر برویم ، انجام برخی از اهداف به این سادگی نیستند و روز ها و برخی ماها به طول می انجامد.
و انتخاب اینگونه اهداف هم برای خیلی ها ساده نیست.
چرا انتخاب هدف دشوار است
به این دلیل که معیار سنجش و اندازه گیری دقیق برای اولویت بندی و دسته بندی آنها نداریم.
یعنی نمی دانیم این هدفی که می خواهیم انتخاب کنیم چقدر زمان و هزینه می برد.
و نتیجه انجام آن چه خواهد شد.
و انجام ان هدف چقدر می تواند برای ما مفید باشد.
و از چه زمانی باید انرا شروع کنیم.
برخی از اهداف هم به همراه خود ریسک دارند.
و ریسک انجام انها مشخص نیست.
یک مثال ساده بگویم شما می گوید می خوام به صخره نوردی در دامنه کوه شهرمان بروم.
حالا اصلا چرا صخره نوردی ؟
از این اقدام چه گیرم میاد؟
ایا احتمال سقوط از صخره هست؟
اصلا کی بروم؟
در مثال خریدن نان شما می دانید که شب سر سفره نان لازم دارید.
و بعد از تایم کاری زمان خرید نان است.
اگر نان نخرید بدون نان خواهید شد و گرسنه خواهید شد.
و اگر قبلا تجربه کرده باشید ارزش انجام این هدف برای شما مشخص است.
و اما برای مثال صخره نوردی :
یکسری ها همون اول میگن بیخیال بابا.
یکسری ها هم کمی تحقیق و بررسی میکنند و اگر دوست داشتن می روند.
اما یکسری دیگر هستند می گویند بزار برویم دل کار و ببینیم از عهده اش بر میایم.
اما عده ای دیگر هم اینطوری فکر میکنند که قشنگ کل داستان را تحلیل می کنند.
و میداند کدام فصل سال چه موقع از روز با چه تجهیزاتی و از کدام قسمت اگر قابل صعود است برود.
و ریسک مسیر را هم می سنجد.
اگر با کمی تامل به این دو مثال بنگریم نکاتی خوبی را می تواند استخراج کرد:
در مثال اول تقریبا برای اکثر افراد تصمیم گیری و انتخاب راحت است
و چون ریسک کار پایین است برای کسانی که تجربه نکرده اند می ارزد تجربه کنند.
اما مثال دوم بدلیل ریسک بالا نمی گفت بزار یکبار امتحان کنم. و تا بررسی نشود نمی توان انجامش داد.
و مسئله اصلی از اینجا شروع می شود که این بررسی تا چه حد دقیق و چه ابعادی از آن تحلیل می شود.
در مقاله بعدی برای انتخاب اینگونه اهداف ، از شاخص سودمندی هدف استفاده می کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید