چرا ما باید هدف تعیین کنیم
میخوام در مورد هدف صحبت کنم اصلا هدف چیست و تفاوت آن با آرزو چیست و چرا ما باید هدف تعیین کنیم ؟
اصلا از کجا این تعیین هدف میاد؟
همه ما چه خواسته و یا ناخواسته هدف داریم و تعیین هدف هم می کنیم
ریشه اهداف ما از کجاست ، از آرزوها و خواسته های ما می آید.
و سرچشمه خواسته های ما از کجاست از نیازهای ما می آید.
و چشمه نیازهای ما از کجا سیراب میشود از امیال و غرایض ما می آید.
پس نتیجتا یک میل یا احساسی در ما وجود دارد که باعث ایجاد نیاز در ما می شود.
و برای رفع این نیاز ، خواسته و آرزویی در درون ما بوجود میاد.
اگر برای دست یافتن به این آرزو ، کمیت و کیفیت به آن بدهیم در واقع یک هدف ایجاد کرده ایم.
پس اهداف همان آرزوهای است که وزن دارد و قابل اندازه گیری است.
یعنی چی قابل اندازه گیری است یعنی همه می توانند آنرا بفهمند.
و زمانی که شروع به رسیدن به آن آرزوی قابل اندازه گیری می کنید اصطلاحا می گوییم دارم به هدفم می رسم.
و اگر به آن هدف برسید میگویید موفق شدم.
چرا ما باید هدف تعیین کنیم ؟
برای رسیدن به خواسته هایمان هدف تعیین می کنیم.
بزارید یک مثال بزنم که مسئله روشن تر بشود:
شما احساس تشنگی میکنید و سپس میل به نوشیدنی پیدا میکنید.
و برای آن نوشیدنی دست بکار می شوید که آن نوشیدنی را نوشیدن لیوانی آب در نظر میگرید.
و در نتیجه اقدام به رفتن و یافتن لیوانی آب میکنید تا به آب برسید و آنرا بنوشید و تشنگی شما رفع بشود.
بله دوست من رسیدن به هدف مثل نوشیدن آب ساده است.
این مثالی را که زدم را قشنگ مرور و بررسی کنید و هر هدفی که دارید را مانند همین مثال بررسی کنید.
اگر میل تشنگی شما بسیار شدید باشه و آبی که میخواهید بنوشید از شما دور باشد.
حاضرید هرچیزی داشته باشید بشرطی که تشنگی تان رفع شود.
بله وقتی توی بیابان چندیدن روز بی آب گیر کنید اگر یک کیلو طلا هم به همراه داشته باشید حاضريد آنرا ببخشید به یک بطری آب چون پای جان در میان است.
چطور هدف تعیین می شود ؟
چند وقت پیش که هوا کمی سرد شده بود و من از محل کارم بیرون آمدم احساس سرما کردم.
گفتم اوه ، باید پوشاک پاییزی بچه هام اندازه شان نیست و در نتیجه باید برایشان بخرم.
و تا به بازار اطراف منزل رسیدم زمان کافی برای خرید نداشتم و مغازه های کمی هم باز بودند.
با انتخاب کمی که داشتیم پوشاک مناسبی پیدا نکردیم در آخرین تلاش مغازه ای بود که پوشاک مورد نظر را داشت.
ما همانجا خرید را انجام دادیم.
نتیجه این داستان این می شود:
- من احساس سرما کردم و نیاز به پوشاک پاییزی را احساس کردم.
- و خواسته خریدن پوشاک برای رفع این نیاز در من شکل گرفت.
- برای این خواسته واضح و مشخص قدم برداشتم و با انجام خریدم به هدفم رسیدم.
این موضوع را گفتم فعلا به سؤالاتی که پرسیدم برسیم
بعدا موضوع هدف و هدف گذاری و رسیدن به اهداف را با هم بیشتر بحث می کنیم.
نظرات و سوالات خودتان را در این باره در زیر همین پست مطرح بفرمائید.
فایل تصویری این پست را در این قسمت می توانید مشاهده کنید.
پاسخی بگذارید